Friday, July 21, 2017

وای خدا چقد مچم درد میکنه از دست این دمبل ها. گریه گریه
خب، عینکمونو بزنیم، یکم بریم تو بحر کار

Thursday, July 20, 2017

ای کاش یه روزی جدی جدی باور کنم که دوس پسر قرار نیست اون آشپزخونه رویاییو شیرینو سرشار از امیدهای کوچک رو هیچوقت برام فراهم کنه.من تنهام.خودم باید آشپزخونه رویاییم رو برای خودم فراهم کنم(:
از اینکه روانشناسم زرنگتر از خودمه خیلی خوشم میاد. خیلی زرنگتر
چرا من نمیتونم باحال باشم و یه اکنت اینستاگرام ازون باحالیاش بزنم مثلا.استعدادشو که دارم.
مردم خسته نمیشن انقد عکس میگیرن؟
چن وقته به اینستاگرام زدن دارم فک میکنم. شاید تلاش برای عکسای خوب و خوشگل گرفتن کم کم خوشحالترم کنه، اگر هم نکنه میدونی چه مشتری ای از تو این خراب شده میشه پیدا کرد؟
با دوست آشغال گهم امروز برای اولین بار اسکایپ کردم. فک کردم حتما چه خوش خنده به نظرش میرسم  تو اسکایپ بانمک،چیزی که همیشه دوس پسرم میگه و من تو اسکایپ از خودم میبینم. ولی اون ناگهان برگشت گفت نمیتونی دوس پسرتو تیغ بزنی پول بده دندوناتو ارتودنسی کنی از این فلاکت دربیای؟ احتمالا خیلی بانمک بود به نظر خودش ولی من از اون بالا افتادم پایین.